معنی غیر هارمونیک

حل جدول

غیر هارمونیک

نامتناسب


هارمونیک

هم‌ آهنگ

هماهنگ

فرهنگ فارسی هوشیار

هارمونیک

هم آهنگ انگلیسی هماهنگ همساز


هارمونیک آنالیسس

انگلیسی آناکاوی هماهنگی


هارمونیک اسیسلتر

انگلیسی (نوسانگر هماهنگ) نوانگر هماهنگ


هارمونیک موشن

انگلیسی (حرکات هماهنگ ارتعاش هماهنگ) جنبش هماهنگ، لرزش هماهنگ


هارمونیک ویبریشن

انگلیسی (ارتعاش موزون) لرزش هماهنگ


هارمونیک ویو

انگلیسی (موج هماهنگ) کوهه ی هماهنگ

فرهنگ معین

هارمونیک

(مُ) [فر.] (ص.) دارای هماهنگی. (فره).

فرهنگ عمید

هارمونیک

همساز، هماهنگ،

فارسی به آلمانی

هارمونیک

Harmonisch [adjective]

واژه پیشنهادی

غیر هارمونیک و غیر شایسته

ناجور

ناهماهنگ، نامتناسب

ناهنجار

معادل ابجد

غیر هارمونیک

1542

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری